صلوات بر امام زمان عج

بر مهدی دین مُنجی دنیا صلوات

بر چهره آن ماه دل آرا صلوات

در دامن نرجس گل زهرا بِشِکفت

بر این گل و بر نرگس و زهرا صلوات

*         *        *         *

گفتم که خدایا مرادی بفرست      

طوفان زدهام راه نجاتی بفرست

فرمود که با زمزمه ی یا مهدی         

 نذر گل نرگس صلواتی بفرست

*         *        *         *

بر گلشن و گل، به بـویِ مهدی صلوات
برشــــیفتـگان کـــــویِ مهدی صلوات
سر می زند از کنـارِ کعبــه خورشـید
در سعی و طواف، روی مهدی صلوات

  *         *        *         *

ای لعلِ لبِ تو شیعه را آب حیات

سرچشمه فیض و قبلگاه حاجات

ای حجّت ثانی عشر ای مهدی جان

بر طلعتِ زیبایِ تو دائم صلوات

*         *        *         *

برخاتم اوصیاء مهدی صلوات 
برصاحب عصر ما مهدی صلوات 
خواهی که خداوند بهشتت ببرد 
بفرست توبر حضرت مهدی مضطر صلوات

*         *        *         *

خوانم همه جاه که زنده هستم صلوات       

خیزد ز دل خدا پرستم صلوات

ای مهدی دین زدیدن ماه و فلک           

با یاد رخ تو میفرستم صلوات

*         *        *         *

  برنائب برحق امامت صلوات
 برصاحب انوار قیامت صلوات
خواهی که به روز حشر نگردی مایوس 
 بفرست به پیشگاه مهدی صلوات

 *         *        *         *

بر جلوه ی روی    مهدی  صلوات
بر جذبه ی هر نگاه مهدی صلوات                  
ما را نبود چو هدیه یی در  خور او
بفرست به پیشگاه مهدی صلوات

*         *        *         *

ای مظهر رحمت و عطا و برکات

سرچشمه ی فیض و قبله گاه حاجات

ای حجت ثانی عشرای مهدی جان

 بر طلعت زیبای تو دایم صلوات

*         *        *         *

صحبتی شد که خدا باب نجاتی بفرست     

 تلخی ذائقه را شاخ نباتی بفرست

می رسد با علم سبز امامت بر دوش   

 از چه خاموش نشستی صلواتی بفرست

  *         *        *         *

به رویِ انور مهدی منتَظر صلوات

به آن ذخیره حق هر چه مستمر صلوات

به یمن مقدم آن منتقم که در عالم

کند حکومت الله مستقر صلوات

*         *        *         *

بر چهرۀ پر ز نور مهدی صلوات
بر جان و دل صبور مهدی صلوات        
تا امر فرج شود مهیّا ، بفرست
بهر فرج و ظهور مهدی صلوات

*         *        *         *

- بر صورت  نورانی مهدی  بگوئید صلوات

- چون می بینی اورا نمی شناسی بگوئید صلوات

- جهت خشنودی و سلامتی آن یوسف زهرا

- بر ثانیه  ثانیه تا ظهور ش بگوئید  صلوات

[ یک شنبه 14 دی 1393برچسب:, ] [ 10:57 بعد از ظهر ] [ مدیر وبلاگ ]
[ ]

پرسمان

[ شنبه 13 دی 1393برچسب:, ] [ 6:33 بعد از ظهر ] [ مدیر وبلاگ ]
[ ]

احکام

 

 

[ شنبه 13 دی 1393برچسب:, ] [ 6:30 بعد از ظهر ] [ مدیر وبلاگ ]
[ ]

داستان نماز

 جوانی نزد شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی آمد و گفت سه قفل در زندگی ام وجود دارد و سه کلید از شما می خواهم.

- قفل اول اینست که دوست دارم یک ازدواج سالم داشته باشم.

- قفل دوم اینکه دوست دارم کارم برکت داشته باشد.

- قفل سوم اینکه دوست دارم عاقبت بخیر شوم.

شیخ نخودکی فرمود:

برای قفل اول، نمازت را اول وقت بخوان.

برای قفل دوم نمازت را اول وقت بخوان.

و برای قفل سوم نمازت را اول وقت بخوان.

جوان عرض کرد: سه قفل با یک کلید؟؟!

شیخ نخودکی فرمود : نماز اول وقت شاه کلید است .

*******

ابوعثمان مى گوید: من با سلمان فارسى زیر درختى نشسته بودم ، او شاخه خشكى را گرفت و تكان داد همه برگهایش فرو ریخت . آنگاه به من گفت : نمى پرسى چرا چنین كردم ؟

گفتم : چرا این كار را كردى ؟

در پاسخ گفت :یك وقت زیر درختى در محضر پیامبر (ص) نشسته بودم ، حضرت شاخه خشك درخت را گرفت و تكان داد تمام برگهایش فرو ریخت . سپس فرمود:سلمان ! سۆ ال نكردى چرا این كار را انجام دادم ؟

گفتم : منظورتان از این كار چه بود؟

فرمود: وقتى كه مسلمان وضویش را به خوبى گرفت ، سپس نمازهاى پنچگانه را بجا آورد، گناهان او فرو مى ریزد، همچنان كه برگهاى این درخت فرو ریخت.

بحار ج 82، ص 319

*******

مردی صبح زود از خواب بیدار شد تا نمازش را در مسجد بخواند. لباس پوشید و راهی خانه خدا شد.

در راه مسجد، مرد زمین خورد و لباسهایش کثیف شد. او بلند شد، خودش را پاک کرد و به خانه برگشت.

مرد لباسهایش را عوض کرد و دوباره راهی خانه خدا شد. در راه به مسجد و در همان نقطه مجدداً زمین خورد!

او دوباره بلند شد، خودش را پاک کرد و به خانه برگشت. یک بار دیگر لباسهایش را عوض کرد و راهی خانه خدا شد.

در راه مسجد، با مردی که چراغ در دست داشت برخورد کرد و نامش را پرسید.

مرد پاسخ داد: من دیدم شما در راه به مسجد دو بار به زمین افتادید از این رو چراغ آوردم تا بتوانم راهتان را روشن کنم.

مرد اول از او بطور فراوان تشکر می کند و هر دو راهشان را به طرف مسجد ادامه می دهند. همین که به مسجد رسیدند، مرد اول از مرد چراغ بدست درخواست می کند تا به مسجد وارد شود و با او نماز بخواند.

مرد دوم از رفتن به داخل مسجد خودداری می کند.

مرد اول درخواستش را دوبار دیگر تکرار می کند و مجدداً همان جواب را می شنود.

مرد اول سوال می کند که چرا او نمی خواهد وارد مسجد شود و نماز بخواند.

مرد دوم پاسخ داد: "من شیطان هستم". مرد اول با شنیدن این جواب جا خورد.

شیطان در ادامه توضیح می دهد:

من شما را در راه به مسجد دیدم و این من بودم که باعث زمین خوردن شما شدم. وقتی شما به خانه رفتید، خودتان را تمیز کردید و به راهتان به مسجد برگشتید، خدا همه گناهان شما را بخشید. من برای بار دوم باعث زمین خوردن شما شدم و حتی آن هم شما را تشویق به ماندن در خانه نکرد، بلکه بیشتر به راه مسجد برگشتید. به خاطر آن، خدا همه گناهان افراد خانوانده ات را بخشید. من ترسیدم که اگر یک بار دیگر باعث زمین خوردن شما بشوم، آنگاه خدا گناهان افراد دهکده تان را خواهد بخشید.

بنا براین، من از سالم رسیدن شما را به مسجد مطمئن شدم.

[ سه شنبه 9 دی 1393برچسب:, ] [ 3:8 بعد از ظهر ] [ مدیر وبلاگ ]
[ ]

اميد بخش‏ترين آيه قرآن

 اميد بخش‏ترين آيه قرآن

 

 

از حضرت على (عليه السلام) نقل شده است كه روزى رو به سوى مردم كرد و فرمود:

به نظر شما اميد بخش‏ترين آيه‏ قرآن كدام آيه است؟

بعضى گفتند: آيه «إِنَّ اللَّهَ لا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ وَ يَغْفِرُ ما دُونَ ذلِكَ لِمَنْ يَشاءُ»(1)

(خداوند هرگز شرك را نمى‏بخشد و پائين‏تر از آن را براى هر كس كه بخواهد مى‏بخشد).

امام فرمود: خوب است، ولى آنچه من مى‏خواهم نيست، بعضى گفتند: آيه «وَ مَنْ يَعْمَلْ سُوءاً أَوْ يَظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ يَسْتَغْفِرِ اللَّهَ يَجِدِ اللَّهَ غَفُوراً رَحيما»(2)

(هر كس عمل زشتى انجام دهد يا بر خويشتن ستم كند و سپس از خدا آمرزش بخواهد خدا را غفور و رحيم خواهد يافت).

امام فرمود خوبست ولى آنچه را مى‏خواهم نيست. بعضى ديگر گفتند: آيه «قُلْ يا عِبادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ»(3)

(اى بندگان من كه اسراف بر خويشتن كرده‏ايد از رحمت خدا مايوس نشويد).

فرمود خوبست اما آنچه مى‏خواهم نيست.

بعضى ديگر گفتند: آيه «و الَّذِينَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَ مَنْ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّهُ»(4)

(پرهيزكاران كسانى هستند كه هنگامى كه كار زشتى انجام مى‏دهند يا به خود ستم مى‏كنند به ياد خدا مى‏افتند، از گناهان خويش آمرزش مى‏طلبند و چه كسى است جز خدا كه گناهان را بيامرزد).

باز امام فرمود: خوبست ولى آنچه مى‏خواهم نيست.

در اين هنگام مردم از هر طرف به سوى امام متوجه شدند و همهمه كردند فرمود: چه خبر است اى مسلمانان؟ عرض كردند: به خدا سوگند ما آيه ديگرى در اين زمينه سراغ نداريم.

امام فرمود: از حبيب خودم رسول خدا شنيدم كه فرمود: اميد بخش ترين آيه قرآن اين آيه است:

 

«و اقم الصلاة طَرَفَيِ النَّهارِ وَ زُلَفاً مِنَ اللَّيْلِ إِنَّ الْحَسَناتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئاتِ ذلِكَ ذِكْرى لِلذَّاكِرِينَ»(5) (6)

...............................

پي نوشت ها:

(1) نساء، 48.

(2) نساء، 110.

(3) زمر، 53.

(4) آل عمران، 135.

(5) هود، 114.

(7) تفسير نمونه، ج‏9، ص: 270 -  269

 

[ چهار شنبه 11 ارديبهشت 1392برچسب:, ] [ 8:36 بعد از ظهر ] [ مدیر وبلاگ ]
[ ]

قرآن

 قرآن

 

 

 

منــــم قرآن كتـــــــاب آسمانـــي     كه هستم تا قيامـت جــــاودانـــي
 

 

خدا را در حقـيـقـــت مـن زبانـــم     دهم داد سخن آن سان كه دانـي

 

 

بشــر را مي‌دهـم بهر سعــــادت      به عالم خط و مشي زندگــانـــي
 

 

 

منـــم آن مـشعــل راه هدايـــــت      هدايت مي‌كنم با خوش زبـــانـــي
 

 

 

به دست مـن بُود نسل بشــر را       كليـــــد قفـل اســـــرار نهــــانـــي
 

 

 

اساتيــد جهـــــان راه ره نمــودم       كه باشـد كار من پرتــو نشــانـــي
 

 

 

بري پـي بر رمـــوز كهـكشـانهـــا       اگر عمقــي رمــــوزم را بخـوانـــي
 

 

 

صحف از متـن من گرديد، كـــامل      كه كـل كــاملــــم در كــــاردانـــي
 

 

 

نهـم تــــورات را طُهـــر روايــــــت       كه از او مي‌كنـم من پاسبــانـــي
 

 

 

زانجيـلـم بُود بـر سينــــه حـــائل      ز مريـم هم مــــدال قهرمــــانـــي
 

 

 

بخـوان قرآن اگر خواهي بري پي       به اجـــرام و كـــرات آسمــــانـــي
 

 

 

كليــــد گـنجهـــــاي بـي‌كـران را        منــم در اختيــــــارات رايگـــانـــي
 

 

 

مرا از خط و مشـي عتـــرت آموز       كه از دانــــائـــي آنـــــان بـدانـــي
 

 

جدائي من و عترت محـال است       كه بي‌عترت در اين محبس بماني


[ چهار شنبه 11 ارديبهشت 1392برچسب:, ] [ 8:35 بعد از ظهر ] [ مدیر وبلاگ ]
[ ]

 ضمن عرض خوش آمد گویی ، به همراهان گرامی ، خواهشمندم  با ارایه ی نظرات ،انتقادات و پیشنهادات خود ، مرا در بهتر شدن این وبلاگ ، کمک کنید و در صورت تمایل در نظر سنجی شرکت کنید.

حضور شما باعث امیدواری ماست...

منتظر حضور گرمتون هستم.

 

قرآن آنلاین

 



[ چهار شنبه 11 ارديبهشت 1392برچسب:, ] [ 8:34 بعد از ظهر ] [ مدیر وبلاگ ]
[ ]

مردم غافل

 مردم غافل

سخنی زیبا ازمولای متقیان حضرت علی (ع) : ...
 
 
در عجبم از مردمی که:

 


به دنبال دنیایی هستند که روز به روز از آن دورتر میشوند،


و غافلند از آخرتی که روز به روز به آن نزدیکتر میشوند.


[ چهار شنبه 11 ارديبهشت 1392برچسب:, ] [ 8:32 بعد از ظهر ] [ مدیر وبلاگ ]
[ ]

عمرت به هدررفته...

 
 

[ چهار شنبه 11 ارديبهشت 1392برچسب:, ] [ 8:31 بعد از ظهر ] [ مدیر وبلاگ ]
[ ]

نماز

 نماز اول وقت


1:
نماز اول وقت باعث طولانی شدن عمر است.

2:نماز اول وقت باعث نورانیت چهره ی انسان می شود.

 

3:نماز اول وقت باعث ثروتمند شدن انسانها می شود.

 

4:نماز اول وقت باعث برآورده شدن دعاها می شود.

 

5:نماز اول وقت باعث می شود که انسان تشنه از دنیا نرود.

 

6:نماز اول وقت باعث آسان جان دادن می شود.

 

7:نماز اول وقت باعث آسان شدن سوال نکیر و منکر می شود.

 

8:نماز اول وقت انسان را بهشتی میکند.

 

9:نماز اول وقت باعث شفاعت پیامبر(ص) برای وی میشود

 

 

[ چهار شنبه 11 ارديبهشت 1392برچسب:, ] [ 8:27 بعد از ظهر ] [ مدیر وبلاگ ]
[ ]

ترین ها ی قرآن :

 ترین ها ی قرآن :

 تصاوير زيباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نويسان،آپلودعكس، كد موسيقی، روزگذر دات كام http://roozgozar.com  تصاوير زيباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نويسان،آپلودعكس، كد موسيقی، روزگذر دات كام http://roozgozar.com  تصاوير زيباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نويسان،آپلودعكس، كد موسيقی، روزگذر دات كام http://roozgozar.com  تصاوير زيباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نويسان،آپلودعكس، كد موسيقی، روزگذر دات كام http://roozgozar.com  تصاوير زيباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نويسان،آپلودعكس، كد موسيقی، روزگذر دات كام http://roozgozar.com  تصاوير زيباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نويسان،آپلودعكس، كد موسيقی، روزگذر دات كام http://roozgozar.com  تصاوير زيباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نويسان،آپلودعكس، كد موسيقی، روزگذر دات كام http://roozgozar.com  تصاوير زيباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نويسان،آپلودعكس، كد موسيقی، روزگذر دات كام http://roozgozar.com  تصاوير زيباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نويسان،آپلودعكس، كد موسيقی، روزگذر دات كام http://roozgozar.com

1- بزرگترين آية قرآن در كدام سوره قرار دارد؟

ج: آيه 282 سوره بقره بزرگترين آيه قرآن است.

 

2- عظيم ‌ترين آيات قرآن كريم كدامند؟

ج: عظيم‌ترين آيات بسم الله الرحمن الرحيم مي‌باشد.

 

3- كوچكترين كلمۀ قرآن كدام است و در چه سوره‌ای قرار دارد؟

ج: كوچكترين كلمه قرآن  باء  در بسم الله مي‌باشد.

 

4- بهترين خوردنی كه در قرآن ذكر شده است چه نام دارد؟

5: بهترين خوردني كه در قرآن ذكر شده است «عسل» است.

 

6- عدالت آميزترين  آيۀ  قرآن كدام است؟

ج: عدالت‌آميز ترين آيۀ قرآن:  إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ وَ إِيتاءِ ذِي الْقُرْبى وَ يَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ وَ الْبَغْيِ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ مي‌باشد.

 

7- ترس‌آور ترين آيۀ قرآن كدام است؟

ج: ترس‌آور ترين آيه قرآن : فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ وَ مَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ مي‌باشد.

 

نكاتي زيبا از قرآن


تعداد سوره ها و آيات قرآن: 114 سوره و 6236 آيه
تعداد جزء و حزب قرآن: 30 جزء و 120 حزب ( به نقلي 60 حزب)
تعداد «بسم الله الرحمن الرحيم» در قرآن: 114 مرتبه
بزرگ ترين سوره ي قرآن: سوره ي بقره
كوچك ترين سوره ي قرآن: سوره ي كوثر
بزرگ ترين آيه ي قرآن: آيه ي 282 سوره ي بقره
كوچك ترين آيه ي قرآن: آيه ي « مدهامتان» در سوره ي الرحمن
بزرگ ترين كلمه ي قرآن: «فاسقيناكموه» در آيه ي 22 سوره ي حجر
عدالت آميز ترين آيه ي قرآن: آيه ي «ان الله يامر بالعدل و الاحسان»
ترس آور ترين آيه ي قرآن: آيه ي «فمن يعمل مثقال ذره خيرا يره و من يعمل مثقال ذره شرا يره»
اميد بخش ترين آيه ي قرآن: آيه ي « قل يا عبادي الذين اسرفوا علي انفسهم لا تقنطوا من رحمه الله»
بزرگ ترين عدد در قرآن: صد هزار در سوره ي صافات آيه ي 147

سيد آيه ها و مهم ترين آيه در قرآن: آيه الكرسي
بهترين شب در قرآن: شب قدر « ليله القدر خير من الف شهر»
بهترين نوشيدني در قرآن: شير
بهترين خوردني در قرآن: عسل
تنها ماه قمري نام برده شده در قرآن: رمضان
بزرگ ترين حيوان كه سوره اي به نامش در قرآن ذكر شده: سوره ي فيل
سوره اي كه شناسنامه و نسب نامه ي خداوند است: سوره ي اخلاص
سوره اي كه به سوره ي امام حسين(ع) معروف است: سوره ي فجر
سوره اي كه همنام يكي از فروع دين است: سوره ي حج
سوره اي كه همنام يكي از اصول دين است: سوره ي توحيد
سوره اي كه همنام قبيله ي پيامبر اكرم (ص) است: سوره ي قريش
سوره اي كه همنام يكي از غزوات پيامبر اكرم (ص) است: سوره ي احزاب
سوره اي كه همنام يكي از دانشمندان است: سوره ي لقمان
سوره اي كه همنام يكي از فلزات است: سوره ي حديد به معناي آهن
سوره اي كه همنام يكي از روزهاي هفته است: سوره ي جمعه
سوره اي كه ميان بندگان و خداوند تقسيم شده است: سوره ي حمد
سوره اي كه در آغاز آن به دو ميوه سوگند خورده شده است: سوره ي تين
سوره اي كه خلاصه ي قرآن است: سوره ي حمد
سوره اي كه معادل ثلث قرآن است: سوره ي توحيد
سوره اي كه «بسم الله الرحمن الرحيم» ندارد: سوره ي توبه


[ چهار شنبه 11 ارديبهشت 1392برچسب:, ] [ 8:23 بعد از ظهر ] [ مدیر وبلاگ ]
[ ]

نماز

 نماز درسفر

واذ ا ضربتم في الارض فليس عليكم جناح ان تقصروا من الصلوه...

وهنگامي كه سفر كنيد گناهي بر شما نيست كه نماز را كوتاه كنيد. 
سوره نساء،آيه 101

تحريم نماز در حال مستي 
يا ايها الذين امنوا لا تقربوا الصلوه وانتم سكاري حتي تعلموا ما تقولون،
اي كساني كه ايمان آورده ايد در حالي كه مست هستيد به نماز نزديك نشويد تا بدانيد چه مي گوييد. 
سوره نساء ،آيه 43

اخلاص در نماز 
قل ان صلاتي ونسكي ومحياي ومماتي لله رب العالمين ،لا شريك له وبذلك امرت وانا اول المسلمين:
بگو همانا نماز وتمام عبادت و زندگي ومرگ من همه براي خداوند پروردگار جهانيان است شريكي براي او نيست وبه همين دستور يافته ام ومن نخستين مسلمان هستم .
سوره انعام،آيه 162 و 163

مهندسي خانه ونماز  
واجعلوا بيوتكم قبله واقيموا الصلوه،
خانه هايتان را مقابل يكديگر قرا دهيد ونماز بر پا داريد. 
سوره يونس،آيه 87

مواظبت بر نماز ها 
والذين هم علي صلاتهم يحافظون،
مصلين كساني هستند كه مواظب نماز خويشتن اند وهمه اوقات نماز را حفظ مي كنند.
سوره معارج ،آيه 34

آداب نماز  
ولا تجهر بصلاتك ولا تخافت بها وابتغ بين ذلك سبيلا،
ودر نماز نه صدا را بسيار بلند ونه بسيار آهسته گردان ،بلكه حد متوسط را اختيار كن. 
سوره اسراء،آيه 110

اداي واجب ، موجب نجات  
قال رسول الله (ص):
قال اللله تعالي ( لا ينجوا مني عبدي الا باداء ما افترضت عليه )
خداوند فرموده ايت بنده ام از من نجات نمي يابد مگر با اداي آنچه بر او واجب كردم .
محجه البيضا ء ،ج 1، ص 398

طلب عبادت  
عن الحسين ابن علي عليه الاسلام
ان من الطلب عباده تزكي لها و اذا اضرت النوافل بالفريضه فار فضوها
هر كس طلب عبادت دارد دل را براي آن پاك كند و هر گاه نمازهاي مستحبي به نمازهاي واجب ضرر رساند (باعث آسيب رساني به يكي از صفات و ابعاد نمازهاي واجب شد ) نمازهاي مستحبي را ترك كنيد .
تحف العقول ، ص 267

نماز ،اولين فرمان به موسي  
انني انا الله لا اله الاانا فاعبودني و اقم الصلوه لذكري
من الله هستم ،معبودي جز من نيست ،مرا پرستش كن و نماز را براي ياد من به پا دار 
سوره طه ،آيه 14

وقت نماز صبح و ظهر  
اقم الصلوه لدلوك الشمس الي غسق اليل و قران الفجر ان القران الفجر كان مشهودا
نماز را وقت زوال آفتاب تا اول تاريكي شب به ياد آر و نماز صبح را نيز به جاي آر، كه آن به حقيقت مشهود نظر فرشتگان شب و فرشتگان روز است 
سوره اسراء ، آيه 78

اهميت نماز ظهر  
حافظوا علي الصلوات و الصلوه الوسطي و قوموا الله قانتين
در انجام همه نمازها و نماز مياني (ظهر ) كوشش و مواظبت كنيد در حال عبادت و خضوع كنان براي خدا به پا خيزيد 
سوره بقره ،آيه 238

ثابت بودن وقت نماز  
فاقيموا الصلوه ان الصلوه كانت علي امومنين كتابا موقوتا
نماز را بر پا داريد كه راستي نماز وظيفه ثابت ومعيني است براي مومنان 
سوره نساء ،آيه 103

نماز و وقت شناسي 
فسبحان الله حين تمسون وحين تصبحون ،وله الحمد في السموات و الارض و عيشاو حين تظرون
پس (به فكر آن روز بزرگ باشيد ) خدا را هنگام شام و صبحگاه در نماز مغرب و صبح تسبيح و ستايش گوييد وسپاس اهل عالم در آسمانها و زمين مخصوص اوست وشما نيز در تاريكي شب و نيمه روز (در نماز عشا، ظهر و عصر ) به ستايش او مشغول شويد .
سوره روم ،آيات 17و18

نمازهاي پنجگانه روزانه
وسبح بحمده ريژبك قبل الطلوع الشمس وقبل غروبها ومن اناي اليل فسبح واطراف النهار لعلك ترضي
قبل از طلوع آفتاب وپيش از غروب آن وهمچنين در اثنا شب و اطراف روز تسيبح و حمد پرودژردگارت را به جا آور تا خشنود شوي 
سوره طه ،آيه 130

نماز ،روش پيامبران  
قال رسول الله –صلي الله عليه واله-:
الصلاه من شرايع الدين ،وفيها مرضاه الرب- عز وجل –فهي منهاج الانبياء ،.
نماز از سنتهاي دين ،ومايه خشنودي پروردگار وراه وروش پيامبران است.
جامع احاديث الشيعه ،ج4،ص 22.بحار الانوار،ج82،ص231

 اقامه نماز و پاداش الهی  
لكن الراسخون في العلم منهم والمومنون يومنون بما انزل اليك و ما انزل من قبللك و المقيمين الصلوه والموتون الزكوه و المومنون بالله وال
ولي دسته اي از آنها كه راسخ در علم اند و آنها كه ايمان دارند و به تمام آنچه بر تو نازل شده و آنچه كه پيش از تو نازل گرديده ايمان مي آورند و آنها كه نماز را بر پا مي دارند و آنان كه زكات مي دهند وآنها كه به خدا و روز قيامت ايمان آورده اند به زودي به همه آنان پاداش عظيمي خواهيم داد 
سوره نساء ،آيه 162 

نماز وقران 
ان الذين يتلون كتاب الله و اقامواالصلواه
كساني كه قران تلاوت مي كنند ونماز به پاي مي دارند 
سوره فاطر ،آيه 26

اوصاف مصلحان 
والذين يمسكون بالكتاب واقاموا الصلواه انا لا نضيع اجر المصلحين
و آنهايي كه به كتاب (خدا) تمسك جويند و نماز را به پا دارند (پاداش بزرگي خواهند داشت زيرا ) ما پاداش مصلحان را ضايع نخواهسم كرد .
سوره اعراف ،آيه 170

نماز و صفات مومنان و مجاهدان  

التا ئبون العابدون الحامدون السائحون الراكعون الساجدون الامرون بالمعروف والناهون عن المنكر والحافظون لحدودالله و بشر المونين
(مومنان كساني هستند كه ) توبه كنندگان و عبادت كنندگان و سپاس گويان و سياحت كنندگان و ركوع كنندگان وسجده آوران وآمران به معروف و نهي كنندگان از منكر و حافظان حدود (ومرزهاي) الهي و بشارت بده مومنان را 
سوره توبه ،آيه 112

 

نماز و زكات   
فاقيموا الصلوه و اتوالزكوه و اعتصموا بلله هو مولاكم
پس نماز بگذاريد و زكات بدهيد وبه خدا توسل جوييد اوست مولاي شما .
سوره حج ،آيه 78 

نماز وتنبيه  
ولا تصل علي احد منهم مات ابداً و لا تقم علي قبره انهم كفروابلله و رسوله وماتوا وهم فاسقون
بر هيچ يك از آنها كه بميرد نماز نخوان و بر كنار قبرش (براي دعا و طلب آمرزش ) نايست ،چرا كه آنها به خدا و رسولش كافر شدند ودر حالي كه فاسق بودند از دنيا رفتند .
سوره توبه ،آيه 84 

نماز همراه با مشورت   
والذين استجابوا لربهم و اقاموا الصلوه و امرهم شوري بينهم
وآنها كه دعوت پرودگارشان را اجابت كرده ونماز را برپا داشته وكارهايشان به طريق مشورت در ميان آنها صورت مي گيرد .
سوره شوري ،آيه 38

نماز، خصلت مومنين   
والمومنون المومنات بعضهم اولياء بعض يامرون بالمعروف وينهون عن المنكر ويقميون الصلوه
مردان و زنان با ايمان يار وياور همديگرند ،امر به معروف و نهي از منكر مي كنند و نماز را برپا مي دارند 
سوره توبه ،آيه 71

يكي از صفات متقين اقامه نماز است    
الذين يومنون بالغيب و يقيمون الصوه و مما رزقناهم ينفقون
پرهزيكاران كساني هستند مه به غيب ايمان مي آورند و نماز را بر پا مي دارند و از تمام نعمتها و مواهبي كه به آنها روزي داده ايم ،انفاق مي كنند .
سوه بقره ،آيه 3

نماز پيوند با خدا و پيوند با خلق   
واقيمواالصلواه واتواالزكوه و ما تقدموا لانفسكم من خير تجدوه عند الله ان الله بما تعلمون بصير
نماز را به پا داريد و زكات را اداكنيد (با اين دو وسيله روح و جسم اجتماع خود را نيرومند سازيد و بدانيد ) هر كار خيري براي خود (در سراي آخرت) از پيش مي فرستيد آن را نزد خدا خواهيد يافت خداوند به اعمال شما آگاه است 
سوره بقره ،آيه 110

نماز جزء برنامه هاي حكومت اسلامي   
الذين مكنا هم في الارض اقاموالصلواه و اتوا الزكوه و امروا بلمعروف و نهوا عن المنكر ولله عافبه الامور
ياران خدا كساني هستند كه هرگاه در زمين به آنها قدرت بخشيديم نماز را برپا مي دارند و زكات را ادا مي كنند و امر به معروف و نهي از منكر مي نمايند و پايان همه امور از آن خداست .
سوره حج ،آيه 

[ چهار شنبه 11 ارديبهشت 1392برچسب:, ] [ 8:22 بعد از ظهر ] [ مدیر وبلاگ ]
[ ]

الله

 

                                                                                

 

 
[ چهار شنبه 11 ارديبهشت 1392برچسب:, ] [ 8:15 بعد از ظهر ] [ مدیر وبلاگ ]
[ ]

تسبیحات حضرت زهرا(علیهاالسلام)

 نجات از شقاوت

 

 

تسبیحات حضرت زهرا(علیهاالسلام) از آثار و برکات بسیارى برخوردار است که از جمله‏ ى آنها نجات یافتن از شقاوت و بدبختى است. هر انسانى به تناسب بینش و نگرشى که به جهان هستى و وجود پرآشوب خود دارد به دنبال خوشبختى است، و به عبارتى دیگر یکى از مهمترین مسائلى که همه‏ ى انسانها را آگاه یا ناآگاه به خود مشغول داشته است به طورى که کارهاى زندگى و برنامه‏ هایشان را در جهت وصول به آن پى‏ ریزى مى‏ کنند، مسئله‏ ى رسیدن به سعادت و گریز از شقاوت است. 

 

 

 

منتهى از آنجایى که انسان اختیار دارد؛ راه خودش را باید آزادانه انتخاب کند. لذا انسان بعد از این که راه برایش نمایان شد، گاهى حسن انتخاب به خرج مى ‏دهد و راه هدایت مى‏ پیماید، و گاهى سوء انتخاب به خرج داده و راه ضلالت و گمراهى پیش مى‏ گیرد. و این مسئله شقاوت و سوء عاقبت مسئله ‏اى است که همه‏ ى آنان که به خود آمده‏ اند، از آن مى‏ ترسند و آنها که بصیرت ندارند و در خواب غفلت عمر مى‏ گذرانند از آن نیز به غفلت به سر مى‏ برند. 
  
لذا آن دسته که داراى بصیرت هستند، به لحاظ خوف از شقاوت همیشه دست به دعا و ذکر بلند مى‏ کنند و با تضرع و اصرار از خداى خویش طلب دورى از شقاوت و رسیدن به سعادت مى ‏نمایند. مداومت بر تسبیحات حضرت فاطمه(علیهاالسلام)، موجب محفوظ ماندن از شقاوت و بدبختى است. 

از این رو شایسته نیست که از برکات و آثار آن غفلت نموده و در انجام آن کوتاهى و سستى نماییم. امام صادق(علیه‏ السلام) در این رابطه مى‏ فرماید: «یا ابا هارون، انا نامر صبیاننا بتسبیح فاطمه علیهاالسلام کما نامرهم بالصلاه، فالزمه، فانه لم یلزمه عبد فشقى»(1)؛ اى ابا هارون! ما بچه‏ هاى خود را همانطور که به نماز امر مى‏ کنیم به تسبیحات حضرت فاطمه(علیهاالسلام) نیز امر مى‏ کنیم. تو نیز بر آن مداومت کن، زیرا هرگز به شقاوت نیفتاده است بنده‎ای که بر آن مداومت نموده است. 

و نیز از این حدیث شریف استفاده مى‏ شود که شایسته است والدین محترم، تسبیحات حضرت زهرا (علیهاالسلام) را مانند نماز به فرزندانشان تعلیم کنند، باشد که مشمول این حدیث گردند.

دورى شیطان و خشنودى خدا

 

شیطان همواره دشمن دیرینه‏ ى انسان بوده و هست و هیچگاه انسان از حیله‏ ها و خواطر شیطانى او در امان نیست. شیطان بنا بر آیات الهى، دشمن قسم خورده‏ ى انسان است تا او را به هر طریق ممکن به گمراهى بکشاند. از این رو آدمى همیشه در معرض تهاجم شیطان و وساوس شیطانى است. بعضى انسانها در مقابل این تهاجم شیطانى و خواطر نفسانى همیشه در حال فرارند که در این صورت همواره مورد تعقیب شیطان و خواطرند، و هیچگاه خلاصى ندارند و اى بسا در آخر خسته شده و نفس ‏زنان تسلیم شوند، و عده‏ اى اندک در تلاش ‏اند که با مداومت بر ذکر و فکر و عمل، چنان رفتار کنند که شیطان و خواطر را از خود فرارى دهند و شیطان را از خود دور کنند که البته راهى است مشکل. کسانى که به این مقام برسند داراى نفس مطمئنه خواهند شد که دیگر دگرگونى در آن راه ندارد. 

وقتى انسان توانست شیطان را از خود دور و طرد کند، و به طاعات عمل نماید و در کارها و اذکار و عبادت‎هاى خود اخلاص ورزد، رضایت خدا نیز حاصل گردد، چون شیطان و وساوس او یکى از بزرگترین موانع کسب رضایت و خشنودى حق تعالى است. آرى رضا و رضوان خداوند سبحان مطلوب سالکان و منتهاى آرزوى عارفان است. 

یکى از راه‎هایى که مى‏ تواند شیطان را از انسان دور کرده و موجبات رضاى الهى را فراهم آورد مداومت بر تسبیحات حضرت فاطمه‏(علیهاالسلام) است. امام باقر (علیه‏السلام) مى‏ فرماید: «من سبح تسبیح فاطمه علیهاالسلام ثم استغفر، غفر له، و هى مائه باللسان، و الف فى المیزان، و یطرد الشیطان، و یرضى الرحمان»(2)؛ هر کس تسبیحات حضرت فاطمه(علیهاالسلام) را بجا آورد و پس از آن استغفار کند، مورد مغفرت قرار مى ‏گیرد، و آن تسبیح به زبان صد تا است، و در میزان (اعمال) هزار (ثواب) دارد، و شیطان را دور کرده، و خداى رحمان را خشنود و راضى مى ‏نماید.

از امام صادق(علیه‏ السلام) روایت است که وقتی انسان در جاى خواب خود مى‏ خوابد، فرشته‏ ی بزرگوارى و شیطان سرکشی به سوى او مى‏ آیند، پس فرشته به او مى‏ گوید: 
روز خود را به خیر ختم کن و شب را با خیر افتتاح کن، و شیطان مى‏گوید: روز خود را با گناه ختم کن و شب را با گناه افتتاح کن. اگر اطاعت فرشته کرد و تسبیحات حضرت زهرا(علیهاالسلام) را در وقت خواب خواند، فرشته آن شیطان را مى‏ راند و از او دور مى‏ کند، و او را تا هنگام بیدارى محافظت مى‏کند، پس باز شیطان مى‏ آید و او را امر به گناه مى‏ کند و ملک او را به خیر امر مى‏ کند. اگر از فرشته اطاعت کرد و تسبیح آن حضرت را گفت آن فرشته، شیطان را از او دور مى‏ کند و حق تعالى عبادت تمام آن شب را در نامه ‏ى عملش مى‏ نویسد.(3)

برائت از دوزخ و نفاق
 
بنا بر روایت امام صادق(علیه‏السلام)، تسبیحات حضرت زهرا(علیهاالسلام) از جمله‏ ى ذکر کثیرى است که خداوند در قرآن کریم یاد فرموده است: 
«تسبیح فاطمة الزهراء علیهاالسلام من الذکر الکثیر الذى قال الله عز و جل: «واذکروا الله ذکرا کثیرا.» و از طرفى رسول گرامى اسلام فرموده است: «من اکثر ذکر الله عز و جل احبه الله و من ذکر الله کثیرا کتبت له برائتان؛ برائة من النار و برائة من النفاق»(4)؛ هر کس ذکر خداى عزوجل را بسیار کند خداوند او را دوست دارد، و هر کس ذکر خدا را بسیار کند براى او دو برائت(منشور آزادى) نوشته شود: یکى برائت از آتش جهنم، و دیگرى برائت از نفاق و دورویى.

لذا تسبیحات صدیقه‏ ى طاهره اگر با شرائطش انجام پذیرد، موجب برائت از دوزخ و نفاق مى‏ گردد.

پی‎نوشت‎ها
1ـ فروع کافى، کتاب الصلاه، ص 343، ح 13. 
2ـ وسائل الشیعه، ج 4، ص 1023، ح 3. 
3ـ شیطان دشمن دیرینه‏ى انسان، محمد نصیرى، ص 136. 
4ـ اصول کافى، ج 2، ص 499، ح 3.

 
[ سه شنبه 10 ارديبهشت 1392برچسب:, ] [ 3:15 بعد از ظهر ] [ مدیر وبلاگ ]
[ ]

تأثیر ایمان به خدا در درمان افسردگی


 

محققان برای انجام این تحقیقات 159 بیمار را طی یک دوره یک ساله در برنامه سلامت رفتاری بیمارستان مک لین دنبال کردند تا رابطه میان سطح اعتقاد به خدا و انتظار برای درمان و نتیجه درمان واقعی را بررسی کنند.

 

از هرکدام از شرکت کنندگان در این تحقیق خواسته شد تا میزان اعتقاد خود به خدا و همچنین انتظار خودشان برای درمان را در یک مقیاس یک تا پنج مشخص کنند.

 

سطح افسردگی، رفاه و خودزنی در آغاز و پایان این دوره درمانی مورد ارزیابی محققان قرار گرفت.

پس از اتمام این تحقیقات، محققان به این نتیجه رسیدند که بیمارانی که به خدا اعتقاد ندارند و یا اندکی اعتقاد دارند تا دو برابر بیشتر به درمان پاسخ ندادند که این میزان در مقایسه با سطح پاسخگویی بیماران به درمان قرار می گیرد که سطح اعتقادی آنها بالا بوده است.

محققان نتیجه گیری کردند که اعتقاد به خدا با بهبود نتایج درمان در موارد روانپزشکی ارتباط مستقیم دارد.

در این تحقیق که نتایج آن در مجله اختلالات عاطفی منتشر شده آمده است که این تحقیقات نشان می دهد افرادی که سطح اعتقاد آنها به خداوند از متوسط تا بالا است درمان بسیار بهتری در کوتاه مدت داشته اند که این مسئله بدون درنظرگیری تعلقات دینی آنها بیان شده است.

دیوید روزمارین مدرس دانشکده پزشکی هاروارد در دپارتمان روانپزشکی و متخصص بالینی بیمارستان مک لین گفت: ایمان به خدا نه تنها در آرامش روانی نقش دارد بلکه میزان افسردگی و تمایل به خودزنی را نیز کاهش می دهد.

وی ابراز امیدواری کرد که این تحقیق بتواند الهام بخش تحقیقات بزرگتر و افزایش بودجه برای کمک به بسیاری از مردمی باشد که از مشکلات روانی چون افسردگی رنج می برند.

تحقیقات پیشین نیز بر قدرت دعا در سلامتی شخصی تأکید کرده بودند.

محققان بیمارستان عمومی سانفرانسیسکو با بررسی نتایج دعا روی 33 بیمار قلبی رابطه قدرت دعا و سلامتی را مورد تأکید قرار دادند.

یک تحقیق دیگر در دانشگاه کلمبیا نیویورک نیز از استرالیاییها، آمریکاییها و کاناداییها خواست برای افرادی که در کره درمان IVF انجام می دهند دعا کنند. در میان این گروه کره ای نرخ موفقیت قرار گیری جنین در رحم از 8 به 16 درصد افزایش یافت و موارد لقاح موفق از 25 به 50 درصد رسید.

 

 

[ یک شنبه 8 ارديبهشت 1392برچسب:, ] [ 3:25 بعد از ظهر ] [ مدیر وبلاگ ]
[ ]

دانستنی های قرآن

منبع : راسخون
نویسنده : رسول داستانپورحسین آبادي 



مقدمه

به نام خدايي كه عالميان را آفريد و خود آنها را پرورش داد و مراقبت نمود و قرآن را براي تكامل انسانها نازل نمود و با سلام و صلوات بر نبي اعظم، ختم رسل، محمد مصطفي صلی الله علیه و آله و بر آل پاك و دور از گناه و اشتباهش؛ هماناني كه مكمل و متمم قوانين الهي و مجري آيات دستورات خدايي و عالمان و عاملان به اعجاز ابدي مي باشند.
مقاله حاضر، با نام دانستنيهاي قرآن شامل پژوهشي در 114 سوره قرآن و علوم قرآني و شناسايي آيات و سوره ها از نظر زمان و مكان نزول ظاهر و باطن محكم و متشابه و ناسخ و منسوخ بودن آيات و ... و همچنين معجزات قرآني مي باشد كه با خصوصيات زير گردآوري و تأليف گرديده است.
1 – در جمله بندي و نگارش آن سعي شده است در حد امكان از جملات ساده و روان استفاده گردد تا موجبات بهره مندي گروه سني جوان و نوجوان از علوم قرآني را فراهم آورد.
2 – خلاصه گويي و كوتاهي توضيحات ،
3 – استفاده از پاورقي هم به صورت زيرنويس و هم ذكر منابع در پايان كتاب،
4 – استفاده از منابع معتبر و مورد قبول در فقه شيعي ،
كه انشاء الله مورد قبول خوانندگان گرامي مخصوصاً گروه سني نوجوان و جوان قرار گيرد.
قرآن در كلام معصوم علیهم السلام
سخني شيوا از مولاي پرهيزكاران و راستگويان . بدانيد كه اين قرآن ، نصيحت كننده اي راستين و راست پرداز است و راه نماياننده اي است كه گمراه نمي سازد ، خبر دهنده اي است كه دروغ نمي گويد كسي با قرآن همنشين و مأنوس نشد مگر آنكه هم زيادت يافت و هم چيزي از دست داد ؛ زيادتي در هدايت و از دست دادن نابينايي و كور بيني. بدانید ، كه كسی بعد از راهیابی به قرآن ، نیازمندی و پیش از راه خواهی از آن به نیازمندی نخواهد رسید . درمان دردهای خود را از قرآن بخواهید و در راه بهبود خویش از او كمك بگیرید كه در قرآن شفایابی از بزرگترین دردها كه عبارت است از : كفر ، نفاق و ضلالت است ، وجود دارد . بوسیله‌ی آن از خدا مسألت نمایید و با دوستی آن ، رو به خدا آورید . آنرا وسیله‌ای برای تقرب به خدا ، راهی به نجات توان یافت و گواهی است كه گواهی او پذیرفته است كه به همراهی آن ، راهی به نجات توان یافت و گواهی است كه گواهی او پذیرفته است . هر كسی با قرآن باشد ، روز برپاخیزی ، نجات و كمال خواهد یافت . هر كسی به اتكاء قرآن، عملی را انجام دهد ، راستی و درستی عمل او در روز حساب مورد گواهی خواهد گرفت . ندا دهنده ای در آن روز ، ندا خواهد داد كه : (هر كشت كننده‌ای در گرو كشته های خویش است و گرفتار آن ، غیر از كسی كه به دنبال فراگیری قرآن رفته باشد ، كه چنین شخصی در هر حال ، سود برده است . )
بنابراین شما از نگهبانان و پیروان قرآن باشید و براساس آن ، دیگران را به پروردگارتان دلالت نمایید و خود را با آورده های قرآن ، به راه درست بیندازید. آراء خود را بر آن عرضه نموده و آنها را با میزان قرآن ، تصحیح نمایید. خواسته‌های خود را به وسیله‌ی آن از غش و آمیختگی حق و باطل ، پیراسته سازید.(1)

بخش اول: نامها و صفات قرآن

« نامهاي قرآن »
كتاب الهي ما مسلمانان داراي نامهاي متعددي مي باشد كه مهمترين آن قرآن مي باشد. برخي نام هاي قرآن را پنجاه مورد و حتي بيشتر ذكر نموده اند كه برخي از آنها را انتخاب نموده و با شمارة آيات در ذيل مي آوريم:

1 – قرآن: به معناي خوانده شده

در كتاب الهي 68 بار اين كلمه آمده است، از جمله:
الف – (شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِيَ أُنزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِّلنَّاسِ وَبَيِّنَاتٍ مِّنَ الْهُدَى وَالْفُرْقَانِ فَمَن شَهِدَ مِنكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ وَمَن كَانَ مَرِيضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِّنْ أَيَّامٍ أُخَرَ يُرِيدُ اللّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلاَ يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ وَلِتُكْمِلُواْ الْعِدَّةَ وَلِتُكَبِّرُواْ اللّهَ عَلَى مَا هَدَاكُمْ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ)
(روزه، در چند روز معدودِ) ماهِ رمضان است؛ ماهى که قرآن، براى راهنمايى مردم ، و نشانه‏هاى هدايت، و فرق ميان حق و باطل، در آن نازل شده است. پس آن کس از شما که در ماه رمضان در حضر باشد، روزه بدارد! و آن کس که بيمار يا در سفر است، روزهاى ديگرى را به جاى آن، روزه بگيرد! خداوند، راحتى شما را مى‏خواهد، نه زحمت شما را! هدف اين است که اين روزها را تکميل کنيد؛ و خدا را بر اينکه شما را هدايت کرده، بزرگ بشمريد؛ باشد که شکرگزارى کنيد! (سورة بقره / آية 185)
ب – (وَإِذَا قُرِىءَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُواْ لَهُ وَأَنصِتُواْ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ)
هنگامى که قرآن خوانده شود، گوش فرا دهيد و خاموش باشيد؛ شايد مشمول رحمت خدا شويد! (سورة اعراف / آية 204)
ج – (إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ)
آن، قرآن کريمى است، (سورة واقعه / آية 77)

2 – فرقان: به معناي جدا كننده (جدا كنندة حق از باطل)

این کلمه در هفت آیه قرآن آمده است که در دو آيه به عنوان قرآن و دردو آيه به عنوان تورات آمده است. به معناي قرآن:
الف- (مِن قَبْلُ هُدًى لِّلنَّاسِ وَأَنزَلَ الْفُرْقَانَ إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ بِآيَاتِ اللّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ وَاللّهُ عَزِيزٌ ذُو انتِقَامٍ)
پيش از آن، براى هدايت مردم فرستاد؛ و (نيز) کتابى که حق را از باطل مشخّص مى‏سازد، نازل کرد؛ کسانى که به آيات خدا کافر شدند، کيفر شديدى دارند؛ و خداوند (براى کيفرِ بدکاران و کافران لجوج،) توانا و صاحب انتقام است. (سوره آل عمران / آيه 4)
ب- (تَبَارَكَ الَّذِي نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَى عَبْدِهِ لِيَكُونَ لِلْعَالَمِينَ نَذِيرًا)
زوال ناپذير و پر برکت است کسى که قرآن را بر بنده‏اش نازل کرد تا بيم‏دهنده جهانيان باشد. (سوره فرقان / آيه1)
به معناي تورات:
الف- (وَإِذْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ وَالْفُرْقَانَ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ)
و (نيز به خاطر آوريد) هنگامى را که به موسى، کتاب و وسيله تشخيص (حق از باطل) را داديم؛ تا هدايت شويد. (سوره بقره / آيه53)
ب- (وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى وَهَارُونَ الْفُرْقَانَ وَضِيَاءً وَذِكْرًا لِّلْمُتَّقِينَ)
ما به موسى و هارون، «فرقان» [= وسيله جدا کردن حق از باطل‏] و نور، و آنچه مايه يادآورى براى پرهيزگاران است، داديم. (انبیاء / 48)

3 – الكتاب: به معناي نوشته شده

اين كلمه، بيش از 250 بار در قرآن ذكر شده ولي فقط حدود 50 مورد از آن به عنوان قرآن آمده است. از آن جمله به آيات زير مي توان اشاره نمود:
الف – (ذَلِكَ الْكِتَابُ لاَ رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ)
آن کتاب با عظمتى است که شک در آن راه ندارد؛ و مايه هدايت پرهيزکاران است. (سورة بقره آية 2)
ب - (تَنزِيلُ الْكِتَابِ لَا رَيْبَ فِيهِ مِن رَّبِّ الْعَالَمِينَ)
اين کتابى است که از سوى پروردگار جهانيان نازل شده، و شک و ترديدى در آن نيست! (سورة سجده / آية 2)

4 – كلام الله: به معناي سخن خداوند متعال

در سه مورد اين كلمه بر قرآن اطلاق شده است:
الف – (أَفَتَطْمَعُونَ أَن يُؤْمِنُواْ لَكُمْ وَقَدْ كَانَ فَرِيقٌ مِّنْهُمْ يَسْمَعُونَ كَلاَمَ اللّهِ ثُمَّ يُحَرِّفُونَهُ مِن بَعْدِ مَا عَقَلُوهُ وَهُمْ يَعْلَمُونَ)
آيا انتظار داريد به (آئين) شما ايمان بياورند، با اينکه عده‏اى از آنان، سخنان خدا را مى‏شنيدند و پس از فهميدن، آن را تحريف مى‏کردند، در حالى که علم و اطلاع داشتند؟! (سورة بقره / آية 75)
ب –( وَإِنْ أَحَدٌ مِّنَ الْمُشْرِكِينَ اسْتَجَارَكَ فَأَجِرْهُ حَتَّى يَسْمَعَ كَلاَمَ اللّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لاَّ يَعْلَمُونَ)
و اگر يکى از مشرکان از تو پناهندگى بخواهد، به او پناه ده تا سخن خدا را بشنود (و در آن بينديشد)! سپس او را به محل امنش برسان، چرا که آنها گروهى ناآگاهند! (سورة توبه / آية 6)
ج – (سَيَقُولُ الْمُخَلَّفُونَ إِذَا انطَلَقْتُمْ إِلَى مَغَانِمَ لِتَأْخُذُوهَا ذَرُونَا نَتَّبِعْكُمْ يُرِيدُونَ أَن يُبَدِّلُوا كَلَامَ اللَّهِ قُل لَّن تَتَّبِعُونَا كَذَلِكُمْ قَالَ اللَّهُ مِن قَبْلُ فَسَيَقُولُونَ بَلْ تَحْسُدُونَنَا بَلْ كَانُوا لَا يَفْقَهُونَ إِلَّا قَلِيلًا)
هنگامى که شما براى به دست آوردن غنايمى حرکت کنيد، متخلّفان (حديبيّه) مى‏گويند: «بگذاريد ما هم در پى شما بيائيم، آنها مى‏خواهند کلام خدا را تغيير دهند؛ بگو: «هرگز نبايد بدنبال ما بياييد؛ اين گونه خداوند از قبل گفته است!»آنها به زودى مى‏گويند: «شما نسبت به ما حسد مى‏ورزيد!» ولى آنها جز اندکى نمى‏فهمند! (سورة فتح / آية 15)

5 – نور: به معناي روشنايي

در پنج مورد، كلمه ي نور به معناي قرآن است:
الف – (الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِندَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالإِنْجِيلِ يَأْمُرُهُم بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَآئِثَ وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالأَغْلاَلَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ فَالَّذِينَ آمَنُواْ بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُواْ النُّورَ الَّذِيَ أُنزِلَ مَعَهُ أُوْلَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ)
همانها که از فرستاده (خدا)، پيامبر «امّى» پيروى مى‏کنند؛ پيامبرى که صفاتش را، در تورات و انجيلى که نزدشان است، مى‏يابند؛ آنها را به معروف دستور مى‏دهد، و از منکر باز ميدارد؛ اشيار پاکيزه را براى آنها حلال مى‏شمرد، و ناپاکيها را تحريم مى کند؛ و بارهاى سنگين، و زنجيرهايى را که بر آنها بود، (از دوش و گردنشان) بر مى‏دارد، پس کسانى که به او ايمان آوردند، و حمايت و ياريش کردند، و از نورى که با او نازل شده پيروى نمودند، آنان رستگارانند. (سورة اعراف / آية 157)
ب – (يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءكُم بُرْهَانٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَأَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورًا مُّبِينًا)
اى مردم! دليل روشن از طرف پروردگارتان براى شما آمد؛ و نور آشکارى به سوى شما نازل کرديم. ( سورة نساء / آية 174)
ج – (يَا أَهْلَ الْكِتَابِ قَدْ جَاءكُمْ رَسُولُنَا يُبَيِّنُ لَكُمْ كَثِيرًا مِّمَّا كُنتُمْ تُخْفُونَ مِنَ الْكِتَابِ وَيَعْفُو عَن كَثِيرٍ قَدْ جَاءكُم مِّنَ اللّهِ نُورٌ وَكِتَابٌ مُّبِينٌ)
اى اهل کتاب! پيامبر ما، که بسيارى از حقايق کتاب آسمانى را که شما کتمان مى‏کرديد روشن مى‏سازد، به سوى شما آمد؛ و از بسيارى از آن، (که فعلاً افشاى آن مصلحت نيست،) صرف نظر مى‏نمايد. (آرى،) از طرف خدا، نور و کتاب آشکارى به سوى شما آمد. (سورة مائده / آية 15)
د – (آمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالنُّورِ الَّذِي أَنزَلْنَا وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ)
حال که چنين است، به خدا و رسول او و نورى که نازل کرده‏ايم ايمان بياوريد؛ و بدانيد خدا به آنچه انجام مى‏دهيد آگاه است! (سورة تغابن /آية 8)
ه - (وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِّنْ أَمْرِنَا مَا كُنتَ تَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَلَا الْإِيمَانُ وَلَكِن جَعَلْنَاهُ نُورًا نَّهْدِي بِهِ مَنْ نَّشَاء مِنْ عِبَادِنَا وَإِنَّكَ لَتَهْدِي إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ)
همان گونه (که بر پيامبران پيشين وحى فرستاديم) بر تو نيز روحى را بفرمان خود وحى کرديم؛ تو پيش از اين نمى‏دانستى کتاب و ايمان چيست (و از محتواى قرآن آگاه نبودى)؛ ولى ما آن را نورى قرار داديم که بوسيله آن هر کس از بندگان خويش را بخواهيم هدايت مى‏کنيم؛ و تو مسلّماً به سوى راه راست هدايت مى‏کنى. (سورة شوري / آية 52)

6 - تنزيل: به معناي به تدريج نازل شده

كلمه ي تنزيل چندين بار در قرآن ذكر شده است از جمله:
الف – (حم تَنزِيلٌ مِّنَ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ)
(سورة فصلت / آية 1)
ب -(لَا يَأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِن‌بَيْنِ يَدَيْهِ وَلَا مِنْ خَلْفِهِ تَنزِيلٌ مِّنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ )
(سورة فصلت / آية 42)
ج -(لَا يَأْتِيهِ‌الْبَاطِلُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَلَا مِنْ خَلْفِهِ تَنزِيلٌ مِّنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ )
( سورة /شعرا آية 192)

7 - روح: به معناي اساس و بنياد

كلمة روح در چندين آيه قرآن در معاني مختلف آمده است و آيه اي كه روح در آن به معناي قرآن مي باشد آية ذيل است:
(وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِّنْ أَمْرِنَا مَا كُنتَ تَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَلَا الْإِيمَانُ وَلَكِن جَعَلْنَاهُ نُورًا نَّهْدِي بِهِ مَنْ نَّشَاء مِنْ عِبَادِنَا وَإِنَّكَ لَتَهْدِي إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ )
(سورة شوري / آية 52) 

« صفات قرآن »

 مصحف شريف مسلمانان، مزيّن به صفات زيبنده ي بسياري مي باشد كه در خود قرآن ذكر شده است و در جدول ذيل بعضی از آنها را ذكر مي‌نماييم:

صفت                                           معنا                                                  آيه و سوره

احسن الحديث                        بهترين سخن                                             زمر / 23

امر                                            فرمان                                                   طلاق / 5

آيات                                       نشانه ها                                                 فصّلت / 3

برهان                                   دليل روشن                                               نساء / 174

بشري                                  مژده دهنده                                                نحل / 89

 بخش دوم: نزول قرآن

« انواع نزول »
نزول در لغت به معناي انتقال از جاي بلند به جايي پست تر مي گويند و در اصطلاح علوم قرآني به فرود آمدن آيات قرآني از جانب خداوند متعال بر قلب پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله اطلاق مي شود. نزول قرآن به دو صورت می باشد:
الف – نزول تدريجي
ب – نزول دفعي
الف – نزول تدريجي: به نزولي گفته مي شود كه به خاطر رويدادهاي مختلف به صورت تدريجي و پراكنده بر قلب نبي مكرم صلی الله علیه و آله نازل مي شدند.
نزول تدريجي قرآن، همزمان با بعثت حضرت پيامبر صلی الله علیه و آله آغاز گشت و به مدت 20 يا 23 سال ادامه پيدا نمود.
سال بعثت پيامبر صلی الله علیه و آله بي شك در سال چهلم بعد از عام الفيل يعني 6203 سال پس از هبوط آدم در سال 608 ميلادي مطابق با 13 قبل از هجرت آن حضرت از مكّه به مدينه مي باشد(2) ولي در روز و ماه بعثت، اقوال مختلف است مِن جمله:
17 رمضان
18 رمضان
24 رمضان
12 ربيع الاول
و 27 رجب كه اين روز مورد قبول شيعيان مي باشد و روايات ائمه علیهم السلام هم مؤيد همين روز مي باشد و در همين روز بود كه اوّلين آيات قرآن نازل گشت.
« اولين و آخرين آيات و سوره ها »
آيات اول تا پنجم از سورة مباركه علق، اولين آياتي بود كه در كوه حرا (كه امروزه به جبل النور معروف است) توسط جبرئيل از سوي خداوند متعال بر قلب حضرت محمد صلی الله علیه و آله وحي شد.
(اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ - خَلَقَ الْإِنسَانَ مِنْ عَلَقٍ - اقْرَأْ وَرَبُّكَ الْأَكْرَمُ - الَّذِي عَلَّمَ بِالْقَلَمِ - عَلَّمَ الْإِنسَانَ مَا لَمْ يَعْلَمْ)
آخرين آية نازل شده، مورد اختلاف است كه برخي آن را آيه ي 3 سورة مائده كه در حجه الوداع خم نازل شده، مي دانند:
(الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ‌وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي‌وَرَضِيتُ لَكُمُ‌الإِسْلاَمَ دِينًا)
و بعضي هم آية 218 سورة بقره را به عنوان آخرين آية نازل شده مي دانند:
(وَاتَّقُواْ يَوْمًا تُرْجَعُونَ فِيهِ إِلَى اللّهِ ثُمَّ تُوَفَّى كُلُّ نَفْسٍ مَّا كَسَبَتْ وَهُمْ لاَ يُظْلَمُونَ)
البته به نظر مي رسد آية 3 سورة مائده آخرين آيه نازل شده باشد. زيرا بر كمال دين دلالت دارد و تا دستورات و آيات الهي كاملاً نازل نشده باشد، اكمال دين هم نباشد. ولي ممكن است منظور از اكمال دين، پايان يافتن دستورات فقهي باشد.
اما اولين و آخرين سوره هايي كه به طور كامل نازل شدند:
اولين سورة كامل را بعضي مدثر و بعضي ديگر سورة (ن و القلم) مي دانند.
آخرين سوره هم سورة نصر مي باشد.
نزول دفعي: يعني نزول كامل قرآن به صورت يكباره و همزمان
نزول دفعي قرآن در شب قدر مي باشد و برخي نظر به اين دارند كه نزول قرآن به صورت دفعي و يكباره نبوده بلكه در هر شب قدر در هر 20 سال يا 23 سال بعد از بعثت نازل ميشد و سپس نبي مكرم صلی الله علیه و آله در رويدادها و مناسبت هايي كه در آن سال پيش مي آمده، آيات تازه را بر مردم مي خواندند و همينطور تا سال آخر نزول ادامه مي يافت و نظرات مختلفي در اين باب فراهم است كه البته قول به نزول در شب قدر به صورت كامل فقط در يك شب و يكسال (كه سال بعثت مي باشد) از اقوال و نظريات ديگر بهتر و تأييد شده از سوي امامان علیهم السلام مي باشد گرچه قول به نزول در طي سالهاي نبوّت هم با روايات مخالفت ندارد و هم جمع نزول تدريجي و دفعي مي باشد.
«آياتي كه بر نزول تدريجي دلالت دارند»
(وَقُرْآناً فَرَقْنَاهُ لِتَقْرَأَهُ عَلَى النَّاسِ عَلَى مُكْثٍ وَنَزَّلْنَاهُ تَنزِيلاً)
و قرآن را جدا جدا نازل ساختيم تا با درنگ آنرا بر مردم بخواني و آنرا بتدريج نازل ساختيم. (سوره اسراء / آيه 106)
(وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْلَا نُزِّلَ عَلَيْهِ الْقُرْآنُ جُمْلَةً وَاحِدَةً كَذَلِكَ لِنُثَبِّتَ بِهِ فُؤَادَكَ وَرَتَّلْنَاهُ تَرْتِيلًا)
(كافران گفتند: چرا قرآن يكجا بر او فرود نمي آيد؟ اين چنين مي كنيم تا بدين وسيله تو را استوار سازيم و آنرا به صورت ترتيل (تدريجي) بر تو مي فرستيم. (فرقان / آيه32)
علاوه بر اين دو آية شريف و آيات ديگر، صفاتي از قرآن كه در بخش اول به آن اشاره شد، مانند: مُنَزِّل، مفصِّل و تفصيل نيز بر نزول تدريجي دلالت دارند.
«آياتي كه بر نزول دفعي دلالت دارند»
(شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِيَ أُنزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ)
ماه رمضان ماهي است كه قرآن در آن نازل شد. (سورة بقره / آية 185)
(إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةٍ مُّبَارَكَةٍ إِنَّا كُنَّا مُنذِرِينَ)
به درستي كه ما قرآن را در شب مباركي نازل كرديم.( سورة دخان / آية 3)
(إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ)
ما آن [= قرآن‏] را در شب قدر نازل کرديم! ( سورة قدر / آية اول)
«علل نزول قرآن به صورت تدريجي»
نزول قرآن به صورت تدريجي كه از روايات و تفاسير مستفاد ميشود به علل زير مي تواند باشد.
الف – هماهنگي با سنّت الهي كه هدايت و تدبير امور به صورت تدريجي است.
ب – تأثير پذيري و همراه شدن عمل مردم با دستورات قرآن كه به اقتضاي نيازها، نازل مي شد.
ج – نماياندن مقام پيامبر صلی الله علیه و آله در اينكه مورد تكلم دائم و خطاب مستمر با مبدأ وحي مي باشد.
د – استوار سازي و تقويت قلبي پيامبر صلی الله علیه و آله در مقابل حوادث مختلف.
هـ - فراگيري راحت تر آيات
و – آشكار سازي هر چه بيشتر اعجاز اين كلام الهي كه در طول اين سالهاي مختلف، داراي هماهنگي يكسان بوده است.
ز – تأثير هر چه بيشتر آيات به خاطر بروز حوادث مقارن با معاني آيات نازل شده
«سخني از علّامه طباطبايي قدس سره»
ايشان مي فرمايند: نزول تدريجي و نجومي آيات قرآن، به صورت سوره سوره و آيه آيه، به حساب بلوغ و رسيدن استعداد آرمان به حدّي است كه توان دريافت معارف اصلي اعتقادي و احكام فرعي عملي را داشته باشد و مصالح هم همين را ايجاب مي كند تا علم با عمل، مقارن گردد و به وسيلة دريافت نوبتي و يكي پس از ديگري احكام الهي، طبيعت مردم از پذيرش آئين و آيات، روي برنتابد(3).
«قرآن از مبدأ تا مقصد»
قرآن از جانب خداوند متعال كه پيك آن جبرائيل علیه السلام بود و سخنان خداوند را بر قلب پيامبر صلی الله علیه و آله نازل مي‌نمود و پيامبر صلی الله علیه و آله آن را بر مردم مي‌خواندند و كاتبان خاصّ حضرت، آنرا براي آيندگان مكتوب مي نمودند.

بخش سوم: نگارش قرآن

«حفظ و نگارش»
طريقه ضبط و جمع آوري آيات قرآن به اين ترتيب بوده است كه پس از نزول هر آيه پيامبر صلی الله علیه و آله آنرا بر مردم مي‌خواندند و افراد قوي ذهن و مستعد و با سواد به نوشتن آيات مبادرت مي نمودند و رسول گرامي صلی الله علیه و آله هم ترتيب قرار گرفتن آيات كه در كدام سوره و كدام آيه از سوره قرار بگيرد را مشخص مي نمودند.
نام برخي از حافظان و كاتبان وحي:
1 – حضرت علي علیه السلام (حافظ و كاتب وحي)
2 – معاذبن جبل (حافظ و كاتب)
3 – ابي بن كعب (حافظ و كاتب)
4 – عبدا... بن مسعود( حافظ و كاتب)
5 – زيدبن ثابت (حافظ و كاتب)
6 – عبادة بن صامت (حافظ)
7 – يعد بن عبيد (حافظ)
8 – ابو زيد (حافظ)
9 – عثمان بن عفان (حافظ)
10 – ابو ايوب انصاري (حافظ)
11 – ابوالدر داء (حافظ)
نگارش و حفظ قرآن در زمان نزول آن، كار پر مشقت و سختي بوده، زيرا اولا قرآن به صورت تدريجي بر مردم عرضه مي شد و در مواقعي ممكن بود كه هيچ يك از حفاظ و كتاب در هنگام وحي حاضر نباشند و به همين جهت پيامبر صلی الله علیه و آله آنرا دوباره بر ايشان مي خواندند و ثانياً كتابت قرآن هم كار دشواري بود زيرا مجبور بودند آنرا بر روي چرم و پوست يا بر چوب يا سنگ يا استخوان شتر و يا پارچه بنويسند و ثالثاً مي بايست يك نسخه را به عنوان نسخه اصلي مورد بررسي دوباره پيامبر صلی الله علیه و آله قرار مي‌گرفت تا از تخريب و تغيير در امان باشد و رابعاً تعداد افراد باسواد در آن زمان بسيار كم و انگشت شمار بودند، علاوه بر آن، به همه اين افراد نمي شد اعتماد نمود و بايد از افراد با سوادي كه از خيانت دور بودند در اين امر خطير و مهم، كمك گرفته مي شد و خامساً پس از نزول كامل آيات كليه آيات بايد با هماهنگي پيامبر صلی الله علیه و آله در جاي خود كمك مي گرفتند و دوباره نوشته مي شدند.
با توجه به مطالب فوق، متوجه زحمات طاقت فرساي نبي مكرم صلی الله علیه و آله و كاتبان و حافظان وحي بالاخص اميرمؤمنان علي علیه السلام مي شويم، زيرا حضرت علي علیه السلام علاوه بر حفظ و نگارش قرآن، شأن نزول، زمان نزول، باطن آيه، تفسير آيات و هر آنچه براي درك كامل قرآن لازم بود را مي كوشيدند از پيامبر صلی الله علیه و آله فرا بگيرند، همچنانكه در روايتي از امام صادق علیه السلام آمده است كه فرمودند: (حضرت امام علي علیه السلام فرمود: از من پيرامون كتاب الهي بپرسيد؛ چرا كه به خدا سوگند، هيچ آيه اي چه در شب يا روز و چه در سفر يا غير از سفر نازل نشد مگر آن كه خود پيامبر صلی الله علیه و آله برايم خواندند و معاني حقيقي آن را به من آموختند.) و هم چنين خود حضرت علیه السلام در جايي ديگر مي فرمايند: (4) (ما نزلت آيه الاّ و انا عملت في من انزلتا و اين انزلت و علي من نزلت، إنّ ربي وهب لي قلبا عقولا و لسانا حلقا)، (هيچ آيه اي نازل نشد، مگر اينكه مي دانم كه درباره چه كسي و كجا و كي و به چه مناسبتي نازل شده است. خداي من، به من قلبي با ادراك و زباني گويا بخشيده است.


ادامه مطلب
[ دو شنبه 30 شهريور 1390برچسب:راه راست , ] [ 9:58 بعد از ظهر ] [ مدیر وبلاگ ]
[ ]

سه شرط کلیدی برای استجابت دعا

 سه شرط کلیدی برای استجابت دعا

أَمَّن یجُِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَ یَكْشِفُ السُّوءَ (62- نمل)

[آیا آن شریكان انتخابى شما بهترند] یا آنكه وقتى درمانده‏اى او را بخواند اجابت مى‏كند و آسیب و گرفتاریش را دفع مى‏نماید؟

قید «اضطرار» براى این است كه در حال اضطرار، دعاى دعاکننده از حقیقت برخوردار است و دیگر گزاف و بیهوده نیست؛ زیرا تا آدمی درمانده و مضطر نشود، دعایش آن واقعیت و حقیقتی كه در حال اضطرار دارد را ندارد و این خیلى روشن است.

قید دیگرى که براى دعا آورده این است كه فرموده: « إِذَا دَعَاهُ ؛ وقتى او (خدا) را بخواند»، و این براى آن است كه بفهماند خداوند متعال وقتى دعا را مستجاب مى‏كند كه دعا کننده به راستى او را بخواند؛ نه اینكه در دعا رو به خدا كند و دل به اسباب ظاهرى داشته باشد و این وقتى صورت مى‏گیرد كه امید دعا کننده از همه اسباب ظاهرى قطع شده باشد؛ یعنى بداند كه دیگر هیچ كس و هیچ چیز نمى‏تواند گره از كارش بگشاید. آن وقت است كه حقیقتا متوجه خدا مى‏شود و در کمال صداقت تنها او را مى‏خواند.[1]

دو نکته ای که از آیه به دست می آید:

1. از شرایط استجابت دعا آن است که حال دعا کننده حال اضطرار باشد؛ یعنی تمام درهاى عالم اسباب به روى خود بسته ‏شده و كارد به استخوانش رسیده بیند و یقین داشته باشد تنها كسى كه مى‏تواند قفل مشكلات او را بگشاید و بن‏بستها را بر طرف سازد، تنها و تنها ذات پاك خداوند است و نه غیر او.[2]

تمام داشته های خود را نعمت و موهبت الهی بدانیم و در دل و با زبان بگوییم: «مَا بِنَا مِنْ نِعْمَةٍ فَمِنَ اللَّهِ؛ هر نعمتی که داریم از خداست »[8] و تلاش کنیم تا با مصرف آن نعمت در مسیری که رضای خدا در آن است شکر نعمتش را بجا آوریم که او وعده داده است: «لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزیدَنَّكُمْ؛ اگر شکر نعمت را بجا آورید خدا افزونش می کند. »[9] و این همان نکته نابی است که فکر قارونی با آن بیگانه است و از نتایجش محروم

. سه شرط «حالت اضطرار دعا کننده»؛ «توجه و خواندن اختصاصی خداوند متعال بدون توجه به غیر او» و نیز «سوء بودن وضعیت موجود»، سه شرطی هستند که بنابر همین آیه کریمه در صورت محقق شدن هر سه آنها با هم، دعا مستجاب خواهد شد.



تعیین تکلیف برای خدا ممنوع!

فَسَقَى‏ لَهُمَا ثُمَّ تَوَلىَّ إِلىَ الظِّلّ‏ِ فَقَالَ رَبّ‏ِ إِنىّ‏ِ لِمَا أَنزَلْتَ إِلىَّ‏َّ مِنْ خَیرٍْ فَقِیرٌ(24- قصص)

پس موسى‏، دام‏های آن دو را آب داد؛ سپس به سوى سایه برگشت و گفت: پروردگارا! به آنچه از خیر بر من نازل مى‏كنى، نیازمندم‏.

وقتی موسی(ع) بعد از چند روز سفر با پای پیاده به شهر مدین رسید در بدو ورود اجتماع جمعیتی چوپان که برای آب دادن به دامهایشان بر سر چاهی تجمع کرده بودند توجه اش را جلب کرد. همانجا دو دختر جوان را دید که با فاصله ایستاده و در انتظار خلوت شدن دور چاهند تا برای گوسفندانشان آب بکشند. موسای خسته، گرسنه و بی جا و مکان برای رضای خدا به پیش رفت و برای آن دو از چاه آب کشید. بعد آمد و زیر سایه ای نشست و این جمله را به خدا عرض کرد که: «رَبّ‏ِ إِنىّ‏ِ لِمَا أَنزَلْتَ إِلىَّ‏َّ مِنْ خَیرٍْ فَقِیرٌ»؛ هر خیرى كه بر من فرستى به آن نیازمندم‏.[3]

نکته قابل توجه در این دعا این است که موسی(ع) با وجود نیازهای متعدد اعم از مسکن، خوراک، همسر و از همه مهمتر محل امنی که بتواند از دست فرعونیان در امان بماند و نیازهای دیگر؛ اما هیچ کدام از اینها را بر زبان جاری نکرد و فقط از خداوند متعال طلب خیر کرد. که یعنی خدایا تو بهتر و بیشتر از من عالم به نیازمندیهای من و توانا به برآوردن آنهایی و نیز جز خیز از تو نازل و صادر نمی شود. حال که اینگونه است من نسبت به آنچه که به خیر و صلاح من است اعلام نیاز می کنم.

ادب دعای موسی این است که یک: تقاضایی از خدا نکرد؛ بلکه فقط اعلام نیاز کرد. دو: برای خدا تعیین تکلیف نکرد به اینکه اشاره به کار خاصی کند و از خدا بخواهد که آن را برایش انجام دهد. سه: در آن اعلام نیازی هم که کرد تنها نیازمندی اش به هر آنچه که برایش خیر است را به خدا عرض کرد.

پس ادب در دعا این شد که بگوییم: خدایا! ما سراسر نیازیم و تو عالم و توانا به آن نیازها؛ گر صلاح است هر چه خیر ماست به ما عنایت کن. نکته دیگر آنکه از تعیین مصداق و اصرار بر خواسته پرهیز کنیم چرا که « عَسى‏ أَنْ تُحِبُّوا شَیْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ» و حال آنکه «وَ اللَّهُ یَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُون‏»[4] اگر ما کار را به خداوند عالم خیر واگذار کردیم یقین کنیم که جز خیر نصیبمان نخواهد شد.


عاقبت پیروی از دل

فَإِن لَّمْ یَسْتَجِیبُواْ لَكَ فَاعْلَمْ أَنَّمَا یَتَّبِعُونَ أَهْوَاءَهُمْ وَ مَنْ أَضَلُّ مِمَّنِ اتَّبَعَ هَوَاهُ بِغَیرِْ هُدًى مِّنَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لَا یهَْدِى الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ(50- قصص)

پس اگر پاسخ تو را ندادند بدان كه آنها فقط تابع تمایلات نفسانى خویشند و هیچكس گمراه‏تر از آن نیست که پیرو هواى خویش است و از رشد و هدایت الهى محروم است. بی شک، خدا مردم ستمكار را هدایت نمى‏كند.

در این آیه رابطه گمراهی و هواپرستی با صراحت بیان شده و حتى گمراهترین مردم گروهى معرفى شده‏اند كه رهبر خود را هواى نفس خویش قرار داده‏اند که این عده هرگز از هدایت الهى بهره نخواهند برد. علت این است که هوای نفس چون پرده ضخیمی مانع دید عقل می شود و قدرت درك حقایق را از او می گیرد.


ادامه مطلب
[ دو شنبه 29 شهريور 1390برچسب:موهبت الهی, ] [ 9:50 بعد از ظهر ] [ مدیر وبلاگ ]
[ ]

دانستنیهای قرآنی

1- قران كریم دارای سی جزء است ( سی پاره ) ، كه هر جزء با جزء د یگر از نظر طول برابر است . احتمال دارد كه حضرت رسول ( ص ) ، (در این كه تقسیم از سوی پیامبر صورت گرفته باشد شاهدی در دست نیست ) یا جانشینان ایشان این تقسیم را، برای تسهیل قرائت روزانه انجام داده اند .

2- در بعضی قرآنها هر جزء قرآن را به دو حزب تقسیم نموده اند و در بعضی قرآنها هر كدام از این دو حزب را باز به چهار قسمت ربع الحزب، نصف الحزب ، ثلاثه ارباع الحزب و حزب كامل تقسیم نموده اند و در بعضی از قرآنها هر جزء را به چهار حزب تقسیم كرده اند بنابر این قرآنها یا 60 حزبی هستند یا 120 حزبی. این تقسیم بندیها برای سهولت در حفظ تعیین حصه های یو میه و یا برای سهولت در مرور محفوظات و ... می باشد.

3- تقسیم درونی و تفصیلی دیگر قرآن ، به ركوعات است . ركوعات بر خلاف سایر تقسیم بندی های قرآن طول و اندازه مساوی و معین ندارد ، بلكه تعداد و مقداری از ایات به دنبال هم را كه از نظر معنا و موضوع مرتبط و مشابه هستند یك ركوع گغته می شود و گاهی بعضی از اهل تسنن بعد از سوره فاتحه نماز ها یك ركوع از قرآن را تلاوت می نمایند و وجه تسمیه آنهم قبول و تصدیق و تعظیم و ركوع در مقابل خداست و یا چون بعد از تلاوت یك ركوع از آیات به ركوع می روند. عدد ركوعات بنابر مشهور 540 فقره است .

4- دو آیه در قرآن كریم هست كه صنعت قلب مستوی یا عكس كامل دارد ، یعنی از هر دو سو یكسان خوانده میشود:

1- " كل فی فلك " یس ، 40

2 - ربك فكبر " مدثر ، 3

5- دو آیه در قرآن هست كه تمامی حروف الفبا در آنها به كار رفته است ،

الف: آیه 154 سوره آل عمران ( ثم انزل علیكم من بعد الغم امنه و نعاسا یغشی طا ئفه منكم ... تا آخر آیه (

ب: آیه 29 ( آیه آخر ) سوره فتح كه آغاز آن چنین است : " محمد رسول الله و... تا آخر آیه " .

6- از مبان عناوین قرآن ، به طور مسلم چهار عنوان به صورت اسم در قرآن به كار رفته است، كه به ترتیب اهمیت و كثرت ، عبارتند از :

قرآن : بل هو قرآن مجید. آیه 21 سوره بروج . كه این عنوان 58 مورد به همین صورت و 10 مورد به صورت " قرآنا " به كار رفته است

كتاب : كتاب انزلناه الیك . آیه 29 سوره ص . این عنوان نزدیك به صد مورد برای قرآن به كار رفته است .

ذكر : هذ ا ذ كر مبارك . آیه 50 سوره انبیاء . و نیز آیه 9 سوره حجر . این واژه در 20 مورد برای قرآن به كار رفته است .

فرقان : تبارك الذی نزل الفرقان علی عبده . آیه 1 سوره فرقان

توضیح: زرقانی " تنزیل " را نیز بر اسامی فوق افزوده است . سه عنوان كتاب ، ذكر و فرقان برای كتب آسمانی دیگر نیز ذكر گردید. و تنها عنوان قرآن ، به صورت اسم خاص برای این كتاب آ سمانی مطرح است. 

[ دو شنبه 28 شهريور 1390برچسب:, ] [ 11:42 بعد از ظهر ] [ مدیر وبلاگ ]
[ ]
صفحه قبل 1 2 صفحه بعد